کنج خرابات
مائیم و همین کنج خرابات و دمی خوش
گاهی بوفایی خوش و گه با ستمی خوش
یک روز به ویرانه غم، شاد بیادی
یکروز بدامان چمن با صنمی خوش
شادیم، که آزاد ز هر بود و نبودیم
مستیم که هستیم ز هر بیش و کمی خوش
سر مست به هر شادی و دلشاد به هر رنج
با مهر و وفایی خوش و با درد و غمی خوش
چون راه تو می پویم و چشمم به ره تست
در هر نظری مستم و در هر قدمی خوش
گر چشم دل از نیک و بد خلق ببندی
بینی که شود دوزخ سوزان ارمی خوش
- علی اشتری متخلص به فرهاد (۱۳۰۱–۱۳۴۰) -
پ ن 1: با شما از زخمی سخن میگویم برآمده از نیزههای نادانی و ما همه قربانی آنیم.
کسی دوستدار حقیقت نیست؛ همه دوستدار مصلحتاند.
- بهرام بیضائی / طومار شيخ شرزين -
ح ن: یوسف اباذری سالها پیش گفت:
"میلیونها مدل ساختند که شما محکومید بر مبنای اون مدل زندگی کنید. شما فکر میکنید دارید انتخاب میکنید. انتخاب دارید میشید!"
وقتی بخشهایی از تاریخ رو میخونم، شگفتزده میشم از اینکه چقدر راحت (و Inceptionطور*)، تونستن انتخاب یه اقلیتی رو به عنوان انتخاب اکثریت جا بندازن!
همهما، حتی آزادهترینمون، توی چهارچوبی زندگی میکنیم که دیوارهاش رو برامون ساختن.
به این فکر میکنم که آیا میشه این از این دیوارها بالا رفت و به قول حافظ "فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم"؟
نمیدونم...
* Christopher Nolan / 2010