محبوبه
داره بارونِ نمنم باز روی شیشه میکوبه
میخوام از تو بگم شاید ورق برگشت... محبوبه
ازون چشمایی که چشم وچراغِ خونهی من بود
یا دستات که رفیقِ گرد و خاک شونهی من بود
نمیگم که نمیدونستم و... شاید میدونستم
ندونم کاریِ من بوده و باید میدونستم
توو گندمزارِ آغوشت سرم جوگندمی میشه
یه روز سهمِ منِ سربههوا سردرگمی میشه
میخوام از تو بگم بی تو دلم دل نیست میدونم
اگه دورت بگردم دور باطل نیست میدونم
میخوام از تو بگم... آرومِ جونم... گفتنش سخته
آخه مردم میفهمن... آسمونم... گفتنش سخته
چهجوری آخه با بغضای بدکاره بگم چی شد
مگه میذاره این بارونِ پتیاره بگم چی شد
تو بودی آبروم و آبروم و بردن این مردم
لبات حقّ منه، حق من و خوردن همین مردم
مث اعلامیه کوبوندنم تو شهر نامردا
شبیه شایعه چرخوندنم تو شهر نامردا
به گریه میندازن با طعنهی ساده منو محبوب
دارن چو میندازن مشتی حرومزاده منو محبوب!
دارن آتش به جونِ باورم میندازن این روزا
خیالاتِ عجیبی تو سرم میندازن این روزا
میگن که آسمونم این روزا تنها نمیمونه
بغل کرده یه شهرو واسهی من جا نمیمونه!
تموم سهم من این صورت خیس و پریشونه
آره این خطخطیها صورت مکتوب بارونه
پرم از بیکسی، قلب بیاتی دارم این روزا
تو نیستی، آه... محبوبه! بساطی دارم این روزا
تمومم دیگه... دنیا طبل رسواییم و کوبونده
که فکرت از سرم افتاد و یادت تو سرم مونده
بذار تاریکیا سهم دلِ من باشه حرفی نیست
چراغ خونتم تا صبح روشن باشه حرفی نیست...
بذار روزم بشه تار و شبم تاریکتر اصلاً
قبوله! گردنم از موی تو باریکتر اصلاً
که گندمزارِ من شد آب و دونِ این علف هرزا
آره... داسم شکسته! نوشِ جونِ این علف هرزا
مث پتک صداش و داره روی شیشه میکوبه
آره بارونه و بارونیام امسال... محبوبه...
- احسان بیگی -
* ساده اما قشنگ...
پ ن ۱: ای بی تو زمانه سرد و سنگین در من
ای حسرتِ روزهای شیرین در من
بیمهری انسان معاصر در توست
تنهایی انسانِ نخستین در من...
- میلاد عرفانپور -
پ ن ۲: بلیط قطار را پاره میکنم
و با آخرین گلهی گوزنها به خانه برمیگردم
آنقدر شاعرم که شاخهایم شکوفه داده است
و آوازم چون مهی بر دریاچه میگذرد
شلیک هر گلوله خشمیست که از تفنگ کم میشود
سینهام را آماده کردهام
تا تو
مهربانتر شوی...
- گروس عبدالملیکیان -
پ ن ۳: کودکی که با لواشکش
در نیمکت آخر کلاس
غافلگیر شده!
بدهکاری که تلفن را برمیدارد
و به صدای آن سوی خط میگوید:
خانه نیستم!
مجرمی که پای مصنوعیاش را
در صحنهی جرم
جا گذاشته
همهی اینها من بودم
وقتی میگفتم «دوستت ندارم»
و تو میدانستی
دارم دروغ میگویم!
- حامد ابراهیمپور -
پ ن ۴: دانلود (خودم خواستم/روزبه بمانی)